نوروزمیراث نخستین امپراطوری دهقان برزمین است قسمت(4)
حسن پیمان حسن پیمان


 

 

ز بدو برج زمان کشت و دامداری جدا گردید

رسم نوروزی به اینسو ازهمان روز بناگردید

رسم ورواجهای نوروز باستان:-نوروز که قدیمی ترین عنعنۀ تأریخی ازنخستین کشت وکار وزرع وظهوردهقان وسلط ی ان درروی زمین ازبدو پیدائیش انسان بیان میدارد وپرغناترین رسم ورواجهای کهن عنعنوی-سنتی خودرا ازخود بمیراث اورده است. نوروزرا بخاطری باید گرامی داشت که؛یکی ازسنتهای مثبت وپسندیدۀ غنامند عنعنوی ورسم ورسوم دهاقین ومردمانیکه ازدوران جامعۀ بدوی به اینسو نسل بالنسل انتقال یافته وبمیراث مانده است که نویدبجش زندگی نو،حیات نو،ارمانها وارزوهای نو، تغیروتکامل نو،طبیعت بازیبائیهای نو،روئیش وپیدائیش نو،سعادت وفیض وبرکت نورا مژده میدهد و باخود سال بسال حمل میکند.واین رسم ورواجهای تأریخی وارزشمند را میتوان در دوبعد(داخلی وبیرون مرزی) موئجز نمو:و

الف-دربعد داخلی:-انچه که مرسوم وبشکل عنعنوی وتأریخی تاکنون بمیراث مانده است؛بطورعمده عبارت اند از:(1-میلۀ دهقانی-2-میلۀ نهالشانی_3-میلۀ نوروزی وگل سرخ ورسوم عنعنوی-و-4-نقش نوروز درتقویم سال)است.ر

یک--میلۀ دهقان:-جشن نوروزی که جشن دهقان نیز یاد میگردد؛دراین روز پیشقدم ترین دهاقین،باغداران ودامداران با پارینه ها وداع وبا اغازین روزنو سال نو؛باانواع وسایل ونیروهای تولیدی ابتدائی،ازقلبه وماله و یوغ واسپار(گاو اهن) شاخی وداس گرفته تا مدرن ترین وپیشرفته ترین وسایل تولید ونیروهای موئلده ی (مکنایز)؛ماشن الات زراعتی ازقبیل ماشینهای بزرگی چون کمباینها،تراکتورها با معۀ انواع ماشینهای تخمپاشی،کود پاشی وماشینهای گونگون ادویه پاشی وسم پاشی ضد افات وامراض حیوانی ونباتی وغیره وهمچنان توأم باان باغداران ازانواع مختلف میوه جات وسبزیجات؛غلجات ودانه باب واز انواع گونه گون  پخته ویا(پنبه)تجارتی باالیاف طویل ونازک ابریشمین ازجنسهای عالی واصلاح شده وسره شدۀ ان وبا سائیر دست اورد های تولیدی انتخابی ازبهترین جنسهای اصلاح شده را که درطول زمستان ازگزند برودت وسرما وازخرابی وپوسیدگی وخشکیدن انهاکه بامهارت کامل وبا بکاربرد فن بهتر نگهداری وروشها وتجارب دهقانی ونیز بااستفاده ازفن ومسلک پیشرفته ی کشاورزی نتائیج حاصله (تحقیقاتی،تحققی وتوافقی )علمی تحت رهنمائیهای فنی ومسلکی کارمندان ورزیدۀ ترویج وانکشاف تولیدات زراعتی وتجارب بدست امده ازمحصولات بدست امدۀ سال پارینه را تا اول حمل سال نو روز نوروز حفظ ونگهداری مینمایند؛که یکجا بادامداران ماهر وپیشقدم درامورتربیه وپرورش از انواع مواشی وازتربیه وپرورش بهترین جنس اصلاح شدۀ انرا،دررقابتهای مثبت بایکدیگر دراین عرصه بخاطربالا بردن وارتقأ سطح فی واحدتولید ازلحاظ کمی وکیفی درطول یک سال حاصل عرقریزی ومحنت خود راکه ازطریق وزارت زراعت برای ایشان ترویج میگردید؛دراین جشن باشکوه باشادی وسرورفراوان همه ساله ازحضورشهروندان ومقامات دولتی درمناطق ومحلات معین برگذاریهای مراسم جشنی وعیدگاه ها رژه میروند وبا نمائش اخرین دست اوردها وفراورده های تولیدی خود با استقبال گرم هزاران هزار همشهری های شان قرار میگیرند.ا

روزباستانی نوروز بمرور زمان و باظهورطبقه وسیستمهای حکومت درای به تدریج مورد توجه زمامداران وسلاطین وامپراطوران،امرا وشاهان بعدی قرار میگیردکه؛دراین روز میمون وخوشی که اکثرأ مراسم روزهای تولدی،مراسم عروسی ویا مراسم تاجگذاریهارا درحیات شخصی ورسمی شان ویا هرانچه که دراین روز اتفاق افتاده ومصادف شده است انرا جشن میگرفتند وبیشترازشکوه این روز پرمیمنت وازجوش وخروش وازفرحت ومحبت ان استفاده ویا به نفع حاکمیت خود بهره برداری نموده امده اند.بگونۀ مثال:جمشید شاه دراین روز به امرخود درکشوراذربایجان امروزی که ازانجا عبور مینموده دروقت بازگشتش تختی را اراستند تا مراسم تاجگذاری خودرا انجام دهد که دراین روز اتفاق افتید ه است.که ایرانیها روز نوروزرا ازهمین روز به بعدبرسمیت شناختند.واین درحالیست که نوروزباستانی ازسده هاقبل از ان تأریخ به اینسو درمیان دهاقین واین نخستین امپراطوران زمین وکاشفان نوروز ازبدو تقسیم کار بین رشته های کشاورزی ودامداری وباغداری رائیج بوده است.ا

با به  دهقان  با اسپار  از  برای  کشت  و کار

چه مستانه  شخم  زد  محنت کشید زرگرفت

نخستین سلطان  زمین  در نخستین  زندگی

نخستین کاشف نوروزتختش را"جمشید"گرفت

زیرادهاقین(نخستین کاشفان نوروز وعنعنۀ نوروزی ونخستین امپراطوران برزمین)اند وبرپایۀ علم خدشه ناپزیر وفلسفۀ ان"زمین ازان کسیست که روی ان کارمیکند..."رابیان میدارد.نه ازان کسیست که ازمحنت دست وابلۀ کف دست دهاقین وموئلدین زحمتکش طفیلیگرانه تغذیه وامرار حیات مینماید وپرورش میابد وافزون بران مورد تحقیر قرارداده حق وحقوق مسلم ومشروع انهارا نیز غصب مینماید.بگونۀ مثال:درزمان امیر عبدالرحمان مستبدوجبارومشهوربه قصاب انسان برعلیه خلق هزاره این مهمترین شاخۀ خلق تورک افغانستانی؛که بعداز لشکرکشیهای متعدد وقتل عامها ونسلکشیهای دسته جمعی وغارت اقتصاد جامعۀ هزاره واشغال سرزمینهای بومی وبهترین زمینهای حاصل خیززراعتی انها ؛یعنی بعدازتضعیف وناتوان سازی انها بخاطر یک قوم سازی افغانستان بروی طعنه وعقده کشائیهای خود درکتاب تاج التواریخ خود چنین حقارت مینمایدکه؛اقای دای فولادی ازقول موئرخ شهیر ومعروف وطن فیض محمد کاتب به نقل از کتاب امیر چنین مینگارد:"..مردمیکه درقرب وجوار عسکرگاه مسکن وماوی دارند؛روزانه امده ازبین سرگین اسپان دانۀ جو جواری راکبوتراسا چیده روز میگزرانند وزراعت هرگز نکرده اند..."ا

زمامداریکه زیربنای فرهنگ انرا خشونت،تعصب،حقارت،طعنه وبغض وکینه وجهالت تشکیل دهد؛نه خدمت به خلق وبه دهقان وکشت وزراعت ان،نه حمایت ازتولید واز موئلد ان،نه ازانکشاف وترقی وتوجه به مردم ومیهن؛بایدکه ازاین طریق عقده کشائی نموده وروحأ خودرا تسلی وتحکیم حاکمیت قبیلوی را ازاین راه تقویت نماید وبه نسل بعدی ان بمیراث بگذارد.زیراکه اهل فرهنگ کاروخدمت ومدنیت به مردم نیست ویا با مفهوم زراعت وتولید ونیاز جامعه اصلأ بکلی بیگانه است وهیچ بلدیت ندارد.وصرفأبه دوام حاکمیت قبیلوی خود ازطریق سرکوب وغارت جوامع تحت استبداد غیرافاغنه(غیرافغان=به پشتون)بلدیت دارد وتحکیم میبخشد.که تاهنوز این روش معمول ومرسوم مانده است.همه داشته های زیرزمینی وروی زمینی وهست وبود جوامع تحت استبداد ومحروم وحاشیه رانده شده منحیث یک مستعمره مورد بهره برداری قرار گرفته است.وزمامداران قبایلی صرف به کشتار وقتل عامها وغارتها بلدیت داشته اندوبس!!ا

عل الرغم همه دشواریها جشن نوروزی یاروزدهقان ومیلۀ نهالشانی یامیلۀ نوروزی مراسم گلسرخ ومیلۀ ارغوان دراین روز نخستین ماه سال ه.ش.درسراسرکشورما همه ساله باقدامت تأریخی هزاران هزارسالۀ خود با مراسم خاص وباشکوه تجلیل به عمل میامد وپیشتازترین موئلدین  تولیدات زراعتی  ومالدراری یادامداری دراین روز نظربه جنسیت،کمیت وکیفیت تولید ونظربه مهارت وفهم ودانش وفن کشاورزی برمبنای معیارهای علمی تعین شده ازطریق کمیسیونهای موظغ فنی؛بعدازدرجه بندی محصولات شان بخاطر ارتقأ سطح تولید وبهره برداری اعظمی اززمین،نبات وحیوان به کیفیت بهتر وعالیتران ازطریق مقامات عالیرتبه دولتی باجوائیز وتحائیف که اغلبأ بشکل اجناس تشویقی(مادی-تخنیکی وتولیدی)بوده مورد تقدیر وتحسین قرار میگرفتند.که البته درگذشته ها با اجرای این مراسم ورسم ورواجهای عنعنوی دهقانی وموئلدین این بخش بزرگ ومهم سکتوراقتصادی با این گونه تشویقات وشادبشها رونق داده شده وغنامند تر وباربرتر گردیده بود وبمثابۀ میراث ارزندۀ دهاقین ونیاکان باگرمی وباشور وشوق فراوان مردم ما ازان استقبال مینمودند.اما باسلطه وسیطره جوئی کامل نظامهای سنتی قبایلی بویژه رژیمهای قبایلی جهادی؛طالبی ونیمه طالبی ودراین اواخر با ان شأن وفر پیشینۀ ان رونق نیافت وازشکوه عنعنوی وتأریخی این روز ارزشمند وپرمیمنت سالبسال کاسته شده رفت که تفاوت فرهنگها را نیز دراین جوامع به نمائیش میگذارد.که فرهنگ مولوی عمری وطالبی قبیلوی درجامۀ اسلام تحمیل وتعمیل میگردد.واقای دای فولادی باتحلیل عمبقتر دربین این پدیده بیشترنفوذ نموده چنین میشگافد:"وقتی دالرعرب برای استحکام فاشسیم سنتی وتقویت قدرت نظامی واقتصادی قشرسنتی ارتجاعی درافغانستان سرازیر میشود؛تحمیل فرهنگ عرب برفرهنگ عجم نیز قابل بحث است.واما قبول فرهنگ عرب ازطریق جنبش مولوی عمری؛درواقع بایک تیر دوهدف را نشانه میزند:یک طرف دل عرب بدست میاید وازطرف دیگر سنتهای فرهنگی غیرپشتون ضربه میخورد؛چون یکی ازوجوهات عظمت طلبی های فاشیستی ازطریق دشمنی باعظمت فرهنگی جوامع دیگرنمایان میشود...ازیکطرف این جوامع ازسنتهای فرهنگی خویش محروم ساخته میشوند وازطرف دیگر جلورشد فرهنگ واقتصاد جامعه گرفته میشود که این دلیل کافی برای درهم خوردن روابط مادی ومعنوی جامعه ومحروم شدن ان ازتکامل مدنی وفرهنگی است...."ا

وپرسش اساسی هم درهمین جاست که؛درتحت سیطرۀ نظام قبیلوی وقبیله سالاری بااین رسم ورسوم وعنعنۀ تأریخی دهاقین وکشاورزان وبا موئلدین زحمت کش ما چه روشهای بیرحمانه ورفتارهای ظالمانه وغیرمدنی وبربرمنشانۀ نیست که صورت نمیگیرد.؟-ایا رژیم نیمه طالبی غرقه درفساد-فاشیستی قبله سالاری وزمامداران فرهنگ ستیز ودهقان ستیزضد تولید وتکامل که به مسند قدرتهای کلیدی لمیده اند واین قاچاقچیان جانی ومافیای انحصارگرتریاک؛جزبهره کشی غیرانسانی ازدهاقین واززمین انها واستثماروحشیانه دهاقین بادادن پول پیش پرداخت های ناچیز خود دهاقین را درگروکشت تریاک این(قاتل بی سروصدای انسان)قرار داده واین مشتی طفیلیگران وستم پیشگان جز به خوردن حرام و زر اندوزی به چیز دیگری هم بلدیت دارند ؟ایا این تجاران دین برسرقدرت انحصاری مرکزی؛طبق پلان وبرنامه های منظم وفتوای حرام بودن انرا درمساجد وتکایا تبلیغ ومنع قرارداده اند وواقعأ بااحساس مسوئلیت وصادقانه درعمل دقیقانه تحت کنترول قرار میدهند؛اجراات شان شکل نمائیشی وصوری عوام فریبانه نیست؟واگرهمدست با قاچاقچیان نیستند؛ایا ازمافیای قاچاق خود کسی را هم بجای "سنگسارنمودن زن!"بیدفاع ومظلوم درملای عام برای عبرت دیگران سنگسار ویا اعدام نموده اند؛ویا دین اسلام شان برای قاچاقبران این جرم کبیره ونابخشودنی را مباح دانسته است؟؟؟- ایا کوچکترین احساس در برابر دهاقین؛ملداران وباغداران پیرامون تولید واقتصاد وکشت وزراعت ان که یگانه سکتور بنیادی وستون فقرات اقتصاد مملکت زراعتی را میسازد وعمده ترین عرصه ویگانه منبع محرک صنائیع وتخنیک وتکنالوجی که بیش از(71)درصد عاید ناخالص ملی ازاین سکتورپرفیض وبرکت بدست میاید؛درعقل وخردووجدان ومغز بیمار مافیای فساد حاکم گاهی هم چیزی خطورمیکند؟هرگزنی!!!وایا حکومت تک قومی مرکزی حداقل ازدهقان واز مشکلات ان که درزیر راکت و توپ وانفجارات مهیب بخاطر شکم گندیده وپوسیدۀ مشتی ستمگران واقلیت مفته خورحاکم مرتجع رشوت خور وحرام خور؛با همه اهل واعیال خود قربانی میدهد وازسرصبح تاشام تاریک عرق میریزد کشت وکار وتولید مینماید وبا شکم گرسنه شام برمیگردد؛دروقت صرف این همه تنوع غذا ها ومیوه های لزیز محصول کف رنج دهقان؛ازوی یادی هم مینمایند که این همه نعمات مادی وحیاتی چگونه تولید وافریده میشود وزندگی راحتی را برای شان میسر میسازد؛که هاتولید میکند ومی افریند و توسط که ها انها غصب وتصاحب میگردد؟واکثریت جامعه بخاطر راحت مشتی اقلیت مستبد ظالم وغاصب رنج میکشد؛شیمه وشیرۀ جان این زحمتکشان به حلقوم مشتی مفته خوران وطفیلیگران فرو میریزد وکام شیرین مینمایند؟؟؟-هرگزنی!!!زیرا بنا برماهیت ضدملی،ضد دموکراتیک،ضد تولید وتکامل وضدیت با موئلدین وزحمتکشان رژیم فاسد-فاشیستی تک قومی مرکزی،هرگز نمیتواند دراین عرصه ها وموارد اندیشۀ بنیادی واساسی داشته باشد وطرح های بنیادی را بریزد.سال بسال به بحران می افزاید،دهقانان،باغداران ومالدران ناراض اند،وکوچیهای مالداررا به تدریج به گروهای تروریستی مبدل میسازند وبا مسلح سازی انها علیه ملیتهای محکوم وتحت ستم افغانستان بویژه خلق شریف ومحنتکش هزاره درمناطق مرکزی الا صفحات شمال بسیج میسازند وبه بقای حاکمیت قومسالاری واستکباری خود ادامه میدهند.وسرمایه ها وپولهای به اصطلاح باد اوردۀ کمکی که سرازیر میگردد نیز بدون کنترول بمصرف میرسد وحیف ومیل میگردد؛جیبها وبانکهای شخصی درداخل وخارج ازان مملو میگردد واگر افغانستان را سیل هم ببرد به بجلک بند پای شاه شجاع ها هم نمیرسد؛راه عیش ونوش باز باشد وسلامتی جان شخصی ایشان!؟-وقربانی را توده ها دراین تأریخ متقبل شده اند دیگر چیز ازاین تأریخ نصیب شان نیست.که این معمول وعادت را بالای توده هاتحمیل واین عادت قربانی را نیز تعمبل نمود ه امده اند.ا-اینست ماهیت کلی ضد ملی وضدمردمی این گرگان درنده وگرگ زادگان قبیلوی وطائیفوی انحصارگرقدرت سیاسی ومدافعین مرکزیت خواه وتمامیتخواه درطول سده ها!-زیرا بجای انکه ساحات کشت وزراعت را وسعت وتوسعه داده وسطح تولید را مطابق به نیازمندیهای جامعه ارتقابخشند؛کشاورزان ودهاقین را ازطریق توزیع ماشین الات زراعتی،کودهای کیمیاوی،ادویه جات ضد نباتی وحیوانی وگیا هان هرزه وبا کمکهای مادی وتخنیکی تولیدی وفنی وترویجی؛با احیا سازی وبازسازی وفعال سازی(250)یونتهای ترویجی وتربیه وی دهاقین درسرتاسرکشورالاسطح ولسوالیها وبرخی قریه جات مهم زراعتی دراین عرصه؛ازاین طریق تشویق وترغیب وتقویت نمایند.اما برخلاف بجای این همه؛ساحات کشت خاشخاش وتریاک وچرس را توسعه داده اند وشاخصهای انراچندین برابربالا برده اند.دهاقین وکشاورزان را بویژه درساحۀ تسلط طالبان وتحت ساحۀ نفوذ پاکستانیها وقاچاقچیان انها باتهدید وبا فشارهای گوناگون و با ترور وبا پولهای پیش پرداخت ناچیز چندین برابر پائینتر ازقیمت بازارهای بین المللی وبازارپاکستان ؛وادار به کشت مواد مخدره نموده وبه گروگان گرفته اند.بگونۀ مثال:دردهۀ حاکمیت دموکراتیک براساس ارقامها ودیتاهای رسمی میزان تولید مواد مخدره کمتراز(1900)تن دریک ساحۀ محدود بطورعمده درقندهار،هلمند وجلال اباد؛وتخمین (31 هزار هکتار)زمین وانهم درساحۀ تحت کنترول مجاهدین وبویژه حزب اسلامی گلبدالین حکمتیار بود؛اما امروز به اساس راپورهای شعبات مربوط سازمان ملل متحد وارقام وامارهای منتشره درتارنماها؛این رقم ساحۀ کشت به بیشتر از(130 هزار هکتار زمین)ازبهترین وحاصل خیز ترین زمینهای زراعتی را اشغال نموده وهمچنان تولید ان الا ده هزارتن وانمودگردیده است که بیش از(93 درصد) مواد مخدره مورد ضرورت سراسر جهان را تأمین مینمایند؛وافغانستان به فاسد ترین کشورجهان به درجه دوم کریدت قائیم نمود ه است!!!که به کدام فیصدی میتوان انرا مقایسه ومحاسبه نمود!؟حقائیق عینی هستند که ازچشم تیزبین تأریخ،جامعۀ مدنی وجهانی پوشیده نیست!؟ روی این واقیتها ودلائیل قوی انجام وبه سررسانیدن وظائیف وخدمات ملی واجتماعی اصلأ ازعهده وازکنترول حاکمیت انحصاری مرکزی بکلی خارج است ودرطول تأریخ این نوع سیستمها همیشه ناکام وناتوان بوده است.ورنه باید مواد مخدر بکلی نابود وساحات کشت وزراعت وسعت داده میشد که برعکس وبرخلاف خواسته های جامعه اقدامات عملی صورت گرفته است ومیگیرد.وساحۀ کشت وتولید زراعتی به شدت کاهش وبه حد فاحش ونگران کننده تقلیل ونازل یافته است.بگونۀ مثال:درزمان حاکمیت دموکراتیک درفارمهای تحقیقاتی زراعتی دولت شاخص حاصل گندم از(9 الا13تن)درفی هکتارزمین وحتا دربرخی فارمهای شخصی وکوپراتیفی نمونوی سطح تولید گندم از (3 الا 5تن)فی هکتارزمین درارقام وامارها ودیتا های رسمی انعکاس داده شده بود .اما درعصرکنونی درتحت حمایه وکمکهای سرشارتمامی کشورهای متمدن وپیشرفتۀ جهانی وبا دموکراسی لیبرال وسلطۀ رژیم جهادی طراز فاشیستی-مافیائی درجامۀ اسلام؛علی الرغم تبلیغات وبلند گویان رژیم مرکزی؛هرگاه هزاران تن گندم وبرنج توریدی وقاچاقهای وارده ازطریق کشورهای همسایه وسائیر کمکهارا را ازاین ارقام حذف نمائیم؛این رقم باکاهش فاهش ساحات تحت کشت زراعتی وکسرجدی درتولید وازجانبی با ازدیاد سرسام اور نفوس از(15الا30)ملیون بمقایسۀ دودهه قبل بادرنظرداشت ضرورت مبرم وعاجل روتین سالانۀ شهروندان بیش از(6هزارتن) صرفأ گندم اگرتخمین شود؛انگار سطح نهایت نازل تولید غلجات را بشکل نگران کننده وچندین برابرپائین نشان میدهد که غیر قابل مقایسه بوده وبه فیصدی نمیاید که درعوض ان ساحۀ کشت وتولید مواد مخدره صرف درطی ده سال اخیر بیش از(40)برابرانکشاف داده شده است(نه به فیصدی).ایا این بزرگترین جنایت غیرقابل عفو نیست؟؟؟-زیرا سرنوشت کشوربه اهل نالائیق وبی کفایت ونا فهم وخویشتن پرست وبیگانه پرور سپرده شده است.وبوضاحت دیده میشود که دراین سرزمین ویرانه وزمین سوخته وعلیل ومعیوب بجای ماشین الات وتراکتور وکمباین؛صدای هیبت ناک ووحشت انگیز وهراس کننده تانک وتوپ بالای زمینهای زراعتی طنین انداز است.بجای تخم بزری اصلاح شده،مینهای ادم کشی وقاتلین انسانها ودهقانها غرس میگردد.ومزرعۀ دهاقین ما به قربانگاه شان مبدل شده اسیت.وسنتهای پسندیدۀ ملی-عنعنوی وتأریخی وجشن نوروزی دهاقین با فیر راکتها وتوپها وقتل عامهای انسان وحیوان ونبات ومرک گل وبلبل وشگوفه وسبزه بدرقه میگردد.میلۀ بلبلان چمن ولاله های سرخ دشت ودمن با توپ وراکت استقبال گردیده؛جلورشد ونموی گل وسبزه وشگوفه های ارزو وخوشی وسرور را سدشده اند,وهمه به ماتم و دردو غم و اندوه مبدل گردیده است.تبسم وخنده را ازلبان اطفال ومادران وخوهران وزنان وبرادران ما ربوده اند.شورومستی وعیش وطرب را ازجوانان گرفته اند.عشق به طبیعت وعشق به وطن ومردم را درنهاد انسان این سرزمین سوخته وخسته ام میخواهند بزورنیزۀ طالبی وپاکستانی خفه سازند.روشنائی وافتاب بهاران؛باران وسبزه وابشاران؛صدای قناری وبلبلان وکبک،ونغمه وترنم بلبلان ومرغان خوش الحان را به طراز فاشیسم مافیائی به جامۀ اسلامی میخواهند بکلی خاموش سازند!!!واین چمن پرازگلهای رنگارنگ یک باغ ویک بوستان بی باغبان را دشمنان میهن ومافیای(زر وزور)باخرید غلامان واجیران زر خرید خود میخواهند  بیشترپرپر وپاشان سازند.ودر و دروازۀ باغ وبهار ونوروزرا میخواهند برای ابد بروی عاشقان پاک ودلبستگان گل وبلبل چمن ؛روئیش وبوئیش وزائیش؛تولید ورشد ترقی وتکامل را درزیر این گنبد نیلگون وازاد مسدود کنند.واین روز باستانی فرهنگی تأریخی را با این روشها وخشونتها  استقبال مینمایند. زیرا که میلۀ این جانیان همین است و ازکشتاروغارت انسان لزت میبرندکه درست درقطب مخالف میلۀ دهقان وجامعۀ مدنی ما قراردارد.که تاکنون با قلدوری این کارهارا کرده واین رفتارهاراباخونریزیها ادامه داده امده اند.ا

ادامه دارد......ر

اپریل/13/12


April 14th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي